جدول جو
جدول جو

معنی مأیوس کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مأیوس کردن
(دَ تَ)
بی امید کردن. (ناظم الاطباء). نومید کردن. ناامید ساختن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ دی دَ)
گماشتن. منصوب کردن
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ دَ)
ناامید شدن. (ناظم الاطباء). نومید شدن: در اثنای آن حال محمود را آبله برآمد و فرمان یافت پس برکیارق را نیز آبله برآمد چندانکه از حیات او مأیوس شدند. (سلجوقنامۀ ظهیری، ص 36)
لغت نامه دهخدا
(زَ دَ)
و رجوع به مأوا کردن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مایوس کردن
تصویر مایوس کردن
نومید کردن دلسرد کردن نا امید کردن نومید ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
نومید کردن، ناامید کردن، محروم ساختن، وازده کردن، ناکام کردن
متضاد: امیدوار کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
انس دادن، آمخته کردن، عادت دادن، الفت دادن، مالوف کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد